معرفی کتاب: خانه خوبرویان خفته

12
0

معمولا وقتی اسم ژاپن به میان می‌آید باید منتظر چیز جذابی بود. در هم آمیختن سنت و مدرنیته در جای جای فرهنگ ژاپنی به چشم می‌خورد و از این جزیره سرزمین عجایب ساخته است. سرزمینی که کشف نشدنی است و هرچه بیشتر در آن فرو می روی، بیشتر نمی‌فهمی.

کتاب خانه خوبرویان خفته برای من چنین حسی داشت. حسی مملو از ندانستن. اینکه این کشور چگونه کشوری است. یک سوررئالیسم استثنایی. سه داستان کوتاه که یکی از دیگری پرمعنا‌تر و عمیق‌تر بود.

داستان اول داستان دست است. مردی دست زنی را از او می‌گیرد و لذت خود را در همین دست می‌جوید. دست نمادی از آن عشق ممنوعه است که نباید به آن رسید. یعنی لذت این عشق در نرسیدن است. به محض اینکه وصال صورت می‌گیرد، رابطه فرد با تمام گذشته قطع می‌شود. لذت به پایان می‌رسد و ملال می‌آید.

داستان دوم داستان پرندگان و حیوانات دیگر است. این داستان روایت فردی است که با حیوانات دم خور است اما به شکلی عجیب (عجیب کلمه‌ای است که موقع خواندن این کتاب زیاد به کار می‌برید) این داستان کوتاه زیاد مورد علاقه من نبود پس در مورد آن صحبت نمی‌کنم.

صحبت اصلی در مورد داستان آخر است. خانه خوبرویان خفته. شما با اگوچی، پیرمردی خرفت وارد خانه‌ای می‌شوید. انگار روسپی خانه است اما به زودی متوجه چیز «عجیبی» می‌شوید. دختری که خواب است و قرار است مایه لذت این پیرمرد را فراهم کند. البته پیرمردها قرار نیست کاری انجام دهند تنها می‌توانند بدن دخترها را لمس کرده و کنار آنها بخوابند. شبی پر لذت برای پیرمرد و سرشار از غفلت برای دخترها. شاید در نگاه اول نوعی داستان تحقیر آمیز به نظر برسد (که البته هست. داستان در یک وجه خود هجوی علیه روسپی‌گری علنی برخی دختران در ژاپن آن زمان و البته این زمان است) اما در لایه‌های اصلی داستان ما بیشتر نوعی داستان تغزلی می‌بینید.

  معرفی کتاب قمارباز از داستایوفکسی

در اسطوره‌های ژاپن آمده است که می‌توان با بدن زنان اکسیر جوانی به دست آورد. اگوچی نیز با چنین فریبی به سراغ این خانه رفته و در کنار دختران جوان می‌خوابد. اما در خلال این رفت و آمد ما با زندگی اگوچی نیز آشنا می‌شویم.

ما می‌فهمیم اگوچی نیز زندگی عشقی جذابی نداشته است. بنابراین نوعی عقده در وی به وجود آمده است. همین عقده این مالیخولیا را در وی ایجاد می‌کند که به دختران آسیب برساند یا آنها را همراه خود بکشد. قبلا در مورد این مشکل در جامعه مدرن نوشته‌ام. به نظرم موضوع مهمی است که مدت‌ها پیش کاواباتا دیده است و امروز نیازمند توجه بسیار بیشتری است.

عضویت در خبرنامه !

Ahmad Sobhani
نوشته شده توسط

Ahmad Sobhani

فینسوف کیه؟
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانسته‌هام رو در زمینه‌های مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتاب‌هایی که خوندم و فیلم‌هایی که دیدم رو با هم بررسی می‌کنیم.
گاهی هم داستان می‌نویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn