شاید بتوان گفت نظریه عدالت جان رالز یکی از مهمترین نظریات متاخر از لیبرالیسم هست و البته کتاب لیبرالیسم و منتقدان آن (که در ویرایش دوم به لیبرالیسم و محدودیتهای عدالت تغییر نام داد) یکی از مهمترین نقدها بر نظریه عدالت رالز است. در واقع اگرچه رالز قصد داشت لیبرالیسم را دوباره نجات دهد اما به نظر میرسد در این مسیر چندان موفق نبوده است.
یکی از ایدههای خلاقانهای که رالز مطرح میکند ایده حجاب نادانی است. این ایده میگوید که قانونگذار پیش از آنکه قانون بگذارد باید در حجابی از جهل به سر ببرد و هیچ اطلاعی از وضعیت زندگی، وضعیت مالی، جنسیت و… نداشته باشد. در این صورت قانونی که وی تصویب میکند قطعا عادلانه است. سندل این ایده را به چالش میکشد و میکوید چنین تعریفی تنها با انکار این امر مشترک قابل استفاده است که مفاهیم و ارزش ها از هویت ما جدایی ناپذیر هستند.
همچنین رالز معتقد است نقش دولت عدالت اجتماعی است. وی میگوید اگرچه نابرابری اجتماعی عضو جدایی ناپذیر هر سیستم اجتماعی است اما چالش ثابت تمام دولتها این است که مزیتهایی به فقیرترین و کم برخوردارترین اقشار جامعه کمک کند.
سندل این موضع را نیز به چالش میکشد. وی میگوید نظریه عدالت رالز دید بسیار محدودی به طبیعت انسان و خود انسان دارد. سندل میگوید که نظریه رالز افراد را از جوامعی که در آن رشد کردهاند جدا میداند. وی میگوید دولت باید علاوهبر اینکه به نیازها جهان شمول افراد دقت کند، باید بر هدف آنها در زندگی باتوجه به محیط اجتماعی آنها نیز دقت کند.
در پایان کتاب نیز سندل نوع جدیدی از ساختار اجتماعی را مطرح میکند. به نظر سندل هم سیستم نیمه متمرکز لیبرالیسم و هم سیستم شورایی شوروی ساختارهای ناقصی از عدالت و آزادی را مطرح میکنند. تمرکز وی عمدتا بر سیستم شورایی هست که در زمان لنین برچیده شد. این سیستم مطمئنا نمیتوانست برای مدت زیادی ادامه پیدا کند چرا که نظام برنامه ریزی متمرکز حزب بلشویک برای کارایی بیشتر الزاما مجبور بود هرگونه آزادی را از افراد بگیرد. از نظر سندل بهترین سیستم اجتماعی آن است که کشور مانند هرم هایی اداره شود که هرکدام نه به وسیله نوک هرم که به وسیله قاعده هرم مدیریت شوند.
میخواستم مطلب مفصلتری بنویسم اما این کار مستلزم آن هست که کتابهای رالز را خوانده باشم از این رو بحث اساسیتر را به زمانی دیگر موکول میکنم.
نوشته شده توسط
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانستههام رو در زمینههای مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتابهایی که خوندم و فیلمهایی که دیدم رو با هم بررسی میکنیم.
گاهی هم داستان مینویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.
Ahmad Sobhani
فینسوف کیه؟احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانستههام رو در زمینههای مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتابهایی که خوندم و فیلمهایی که دیدم رو با هم بررسی میکنیم.
گاهی هم داستان مینویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.