معرفی کتاب عدالت اثر مایکل سندل

9
0

برای کسانی که مایل به بحث اخلاق و عدالت هستند کتاب عدالت از مایکل سندل شاید یکی از بهترین منابع باشد. سندل در این کتاب نظر تقریبا تمام فلاسفه غرب را در مورد عدالت و اخلاق بررسی کرده و انتقادات و دفاعیات هر کدام را بیان می‌کند.
همچنین وی در این کتاب با بیان مثال‌هایی جذاب و خواندنی اقدام به بیان نظرات خود می‌کند و حتی نظرات فلاسفه مختلف را به چالش می‌کشد. به عنوان مثال وی با بیان این مثال نظر سودگرایان را (بیشترین خوشی برای بیشترین افراد) به چالش می‌کشد.
فرض کنید یک اتوبوس ترمز بریده است و به سمت پنج نفر در حال حرکت است. در طرف دیگر یک نفر ایستاده. در سناریو دوم فرض کنید در کنار یک فرد چاق هستید و مشاهده می‌کنید اتوبوسی مستقیم به سمت پنج نفر در حال حرکت است و می‌دانیم با انداختن فرد چاق می‌توانید اتوبوس را متوقف کنید. عموما افراد در سناریو اول کشتن یک نفر را ترجیح می‌دهند اما در سناریو دوم کشتن فرد چاق را موجه نمی‌دانند. چرا؟ چه چیزی در نفس دو عمل وجود دارد که در یکی کشتن یک نفر را برای نجات پنج نفر موجه می‌داند اما در دیگری اینگونه نیست؟
پس از سودگرایان، اختیارگرایان هستند. کسانی که معتقدند انسان اختیار خود، کار خود و تمام ثمرات حاصل از کار خود را در اختیار دارد. سندل این ایده را اینگونه به چالش می‌کشد که اگرچه ما اختیار خود را داریم، اما تمام آنچه ما در اجتماع به دست میاوریم حاصل از توانایی ما نیست. بعضی مواقع شانس نیز در این موفقیت‌ها دخیل است. اگر بیل گیتس در قرون وسطی به دنیا می‌آمد احتمالا توانایی برنامه‌نویسی‌اش چندان به کارش نمی‌آمد. اگر مایکل جردن در جوامع دیکتاتوری متولد می‌شد احتمالا توانایی وی در پرتاب توپ نمی‌توانست برایش چندین میلیون دلار درآمد حاصل کند. پس ما در مقابل جامعه‌مان یک سری وظایف داریم.
سپس نوبت به کانت می‌رسد. کانت اگرچه در کنار حقوق وظایف را نیز مطرح می‌کند اما در کنار آن معتقد است نباید خیر را بر حق ارجحیت داد. از نظر کانت هر فرد از آن جهت کارش اخلاقی است که بر مبنای نوعی وظیفه‌گرایی انجام شده باشد. وی معتقد است هر فرد باید یک سری قوانین اخلاقی برای خود تعیین کند و خود را ملزم به انجام آن بداند به طوری که هرآینه بتواند اراده کند آن عمل تبدیل به قانونی جهان شمول شود. از نظر کانت دروغ‌گویی از آن جهت اشتباه نیست که خوشی عمومی را کاهش می‌دهد بلکه از آن جهت اشتباه از که با چیزی که کانت آن را امر مطلق می‌داند در تناقض است. به بیان دیگر دروغ‌گویی از آن جهت بد نیست که در بلند مدت کسی حتی حرف راست را نیز باور نمی‌کند بلکه از آن جهت اشتباه است که خود نفس دروغ‌گویی بر اساس نوعی اجبار از بیرون بر فرد تحمیل می‌شود و وی را فردی ناخودمختار می‌کند پس آزادی فرد را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
سپس به جان رالز می‌رسیم. رالز ایده برابری را مطرح می‌کند. وی می‌گوید کاری اخلاقی است که از موضعی برابر اتخاذ شده باشد. از نظر رالز جامعه‌ای عادلانه است که سیستم توزیعی آن در نهایت به نفع همگان باشد. رالز تفاوت‌های اجتماعی را درک می‌کند و می‌داند که در یک مسابقه دو حتی اگر همه را در یک نقطه قرار بدهیم باز هم عده‌ای هستند که بنابر چیزی که رالز آن را جبر اخلاقی می‌داند، سریع‌تر از دیگران حرکت می‌کنند. اما رالز نمی‌گوید برای برابری همگان به پای دوندگان سریع‌تر پابند ببندیم بلکه می‌گوید همواره این را بدانیم که اگر فردی سریع‌تر دوید و موفق شد تمام این افتخار از آن خودش نبوده بلکه جبر اخلاقی نیز در این پیروزی دخیل بوده‌اند.

  معرفی کتاب نان و شراب و دانه زیر برف از اینیاسیو سیلونه

ایده رالز تحولی در مورد آنچه ما آن را افتخار و موفقیت می‌دانیم ایجاد می‌کند. اگر ایده رالز را بپذیریم تقریبا تمام مراودات اجتماعی ما تحت تاثیر قرار می‌گیرد. آیا مایکل جردن سزاوار تمام افتخاری است که ما به او نسبت می‌دهیم؟ مسلما خیر. قسمتی از موفقیت وی ناشی از شانس بوده. آیا کسی که در هاروارد پذیرفته می‌شود تمام افتخار آن را برای خود لحاظ می‌کند؟ مسلما نه. سوال اساسی‌تر. حال که تمام موفقیت‌های ما ناشی از توانایی ما نبوده، آیا این ایده بعضی تبعیضات را موجه نمی‌کند؟ مسلما بله. البته به آن شرط که این تبعیضات ناشی از حسادت یا بدخواهی نباشد. اما در این صورت جامعه باید قبول کند که خیری را به عنوان خیر جمعی پذیرفته است. این همان چیزی است که رالز مخالف آن است. رالز نیز مانند کانت معتقد است حق بر خیر مقدم است.
در اینجا می‌رسم به غایت گرایی ارسطو. به این مثال ارسطو دقت کنید. یک نی داریم و سه کودک. اول کودکی که نی نواز ماهری است. دوم کودکی که پول کافی برای خرید نی دارد و سوم کودکی که اسباب بازی خاصی ندارد و داشتن این نی می‌تواند اسباب بازی وی باشد.
ارسطو معتقد است نی باید به بهترین نی نواز برسد نه به این دلیل که بیشترین خیر را به بیشترین فرد می‌رساند بلکه به این دلیل غایت شناسانه که نی غایتی بجز نواخته شدن ندارد و باید به کسی برسد که بهترین نی نواز است.
سپس سندل به بحث در مورد خیر جمعی و دِین اجتماعی می‌پردازد که بحث بسیار جالبی است. باز هم این کتاب را برای کسانی که به مباحث عدالت و اخلاق علاقه‌مند هستند توصیه می‌کنم.

عضویت در خبرنامه !

Ahmad Sobhani
نوشته شده توسط

Ahmad Sobhani

فینسوف کیه؟
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانسته‌هام رو در زمینه‌های مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتاب‌هایی که خوندم و فیلم‌هایی که دیدم رو با هم بررسی می‌کنیم.
گاهی هم داستان می‌نویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn