معرفی کتاب عشق‌های خنده‌دار از میلان کوندرا

8
0

عشق های خنده دار اسم یکی از کتاب های جذاب میلان کوندراست که موضوع اصلی اون عشق و همینطور مفهوم زندگیه. این کتاب از چهار داستان کوتاه تشکیل شده (البته نسخه اصلی شیش تا داستان بوده که دوتاش به خاطر توصیفات صریح کوندرا حذف شدن اگرچه این چهارتا داستان هم همچین غیر منشوری نیست) توی این داستان ها کوندرا سعی داره با زبان طنزآلود خودش بگه که چقدر راحت تصمیمات و اتفاقات کوچیک میتونن تغییرات بزرگ توی زندگی ایجاد کنن.
داستان اول که اسمش هست “هیچکس نخواهد خندید” در مورد استاد دانشگاهیه که قراره یک مقاله رو بخونه و نظرش رو بگه. مقاله چرت و مزخرفه اما استاد نمیخواد این رو بگه و خودش مقاله رو رد کنه پس شروع میکنه به مخفی کردن. توی این مخفی کاری ها خیلی مسائل دیگه لو میره و در نهایت هم مجبور میشه اصل قضیه رو افشا کنه. اخر داستان استاد دانشگاه نه شغلی داره نه ابرویی نه زندگی ای و نه هیچ چیز دیگه.
داستان دوم اسمش هست “بازی اتواستاپ” اتواستاپ یک روش گردشه که توی اون یه نفر با کمترین امکانات دل به جاده میزنه و همینطور گذری سوار میشه، تا به مقصد برسه. داستان از این قراره که یک دختر و پسر دل به جاده میزنن که برن مسافرت. وسط راه ماشین بنزین تموم میکنه دختر پیاده میشه تا یکم قدم بزنه. پسر هم بنزین میزنه و حرکت میکنه یکم که میره جلوتر دختر دستش رو دراز کرده که مثلا ماشین بگیره و اینطوری یک بازی شروع میشه. دختر ادای کسی رو درمیاره که وسط راه سوار شده و پسر هم ادای کسی رو درمیاره که اونو سوار کرده اما این بازی باعث میشه رابطه شون به شکل مضحکی بهم بریزه.
داستان سوم “مرده های قدیم باید برای مرده های جدید جا باز کنند” زن و مردی توی یک شهر یک رابطه خارج از عرف داشتن. زن بعد چندین سال به همون شهر برمیگرده تا پول قبر شوهرش رو پرداخت کنه اما میبینه که دیر رسیده و جنازه رو نبش قبر کردن و احتمالا بردن بسوزونن. این دو نفر اتفاقی همدیگه رو میبینن و خاطرات قدیمی شون زنده میشه.
داستان چهارم “ادوارد و خدا” پسری که شغل معلمی داره توی یک کشور کمونیستی عاشق یک دختر مذهبی میشه. دختر که پدرش فردی از طبقه بورژوا بوده بعد از انقلاب کمونیستی به افلاس میرسه و برای گرفتن انتقام از کمونیست ها ادم مذهبی ای میشه. این پسر رو هم مجبور میکنه که اگه منو دوست داری باید مذهبی بشی. پسرهم ادای مذهبی بودن در میاره ولی مسئولین مدرسه متوجه میشن و میخوان اخراجش کنن.
داستان ها گیرایی خیلی زیادی دارن و خیلی شیرین نوشته شدن. طوری که هر خواننده ای رو مجذوب خودش میکنه. توصیه میکنم این کتاب رو حتما مطالعه کنید.

عضویت در خبرنامه !

Ahmad Sobhani
نوشته شده توسط

Ahmad Sobhani

فینسوف کیه؟
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانسته‌هام رو در زمینه‌های مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتاب‌هایی که خوندم و فیلم‌هایی که دیدم رو با هم بررسی می‌کنیم.
گاهی هم داستان می‌نویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn