رمان مسخ را اگر چند سال پیش میخواندم قطعا از آن لذت میبردم. اما امروز نه. به نظرم باید رمان مسخ را در ۱۸ ۱۹ سالگی خواند. بعد از آن برایت مسخره میشود.
تمام حرفهایی که نویسنده قصد داشت آنها را بگوید، به نظر زمخت و بدون ظرافت بود. ماجرا در مورد مردی است که صبح از خواب بیدار میشود و می بیند که سوسک شده است.
با این حال اولین چیزی که به ذهنش میرسد این است که باید به سر کار برود. یعنی مساله طرف سوسک شدنش نیست، بلکه این است که چگونه به کار خود بازگردد.
مابقی داستان به همین صورت است. تقلای فرد در یافتن خود به عنوان یک سوسک و کنار آمدن با هویت جدیدش و همینطور رجوع به گذشته.
داستان درونمایه جذابی دارد، اما کافکا نتوانسته است این درونمایه جذاب را به داستانی خواندنی بدل کند. (حداقل از نظر من) در واقع آن چیزی را که میشد در باطن یک داستان خوب جای داد، کافکا به زور در حلق خواننده حقنه کرده است.
به نظرم این کتاب به عنوان یک کتاب در زمینه آشنایی با نهیلیسم و همینطور اگزیستانسیالیسم خوب است، اما به عنوان رمان ابدا کتاب خوبی نیست. اگر هم که در مورد اگزیستانسیالیسم اطلاعاتی دارید، حتی لازم نیست کتاب را بخوانید. خلاصه کتاب را مطالعه کنید و خلاص.
⭕️ قبلا چندتا متن در مورد مکاتب فلسفی نوشتم و توی کانال فرستادم. توی این متنها سعی کردم به اندازه سوادم این مکاتب رو توضیح بدم. هشتگ #مکاتب_فلسفی رو توی کانال سرچ کنید.