کتاب بی حد و مرز در مورد کارکرد ذهن هست. نویسنده کتاب در کودکی دچار حادثه شده و توانایی ذهنی خود را از دست داده است. از آن زمان به بعد این فرد با تلاش زیاد میخواهد که پا به پای دوستان سالم خود حرکت کند اما در این راه ناتوان است.
در نهایت راههایی پیدا میکند تا به کمک آن بتواند بهتر مطالب را یاد بگیرد. به نظرم توصیههایی که میکند تا حدود زیادی راهگشا است.
برای بی حد و مرز شدن باید ابتدا ذهنیت بی حد و مرز داشت. برای این که ذهنیت بی حد و مرز داشته باشید سه راه را باید طی کنید اول باورهای محدود کننده خود را پیدا کرده و بنویسید. دوم شواهد را بررسی کنید و ببینید چقدر این باورها حقیقت دارند و سوم باور جدیدی خلق کنید.
پس از آن به سراغ هفت افسانه محدود کننده میرود.
۱-هوش ثابت است و تغییر نمیکند
۲-ما فقط از ۱۰ درصد از مغزمان استفاده میکنیم.
۳-اشتباه کردن به معنای شکست خوردن است.
۴-دانش، قدرت است.
۵-یادگیری چیزهای جدید سخت است.
۶-باید به انتقادهای دیگران گوش کرد.
۷- نبوغ از بدو تولد مشخص میشود.
پس از گذر از این مرحله، به مرحله بعد یعنی انگیزه بی حد و مرز میرسیم. گام اول در پرورش انگیزه بی حد و مرز داشتن هدف است. هدف باید مشخص، قابل اندازهگیری، دست یافتنی، مرتبط، زمانمند باشد.
پس از مشخص کردن اهداف باید انرژی لازم را داشته باشیم. رژیم غذایی مناسب (در کتاب دستور پخت چند خوراکی که برای مغز مفید است، آمده.) ورزش کردن، گروه همتایان مثبت (شما میانگین ۵ نفری هستید که بیشترین وقت را با آنها میگذرانید) محافظت از خود، یادگیری مطالب جدید، مدیریت اضطراب و خوابیدن.
حالا نوبت به برداشتن گام های کوچک است. شما باید روتین های جدید ایجاد کنید. ورزش کردن حتی به میزان چند دقیقه در روز. کتاب خواندن حتی به میزان چند صفحه در روز. در بلند مدت روتینی ایجاد میکند که میتواند تاثیری شگفتی در زندگی شما بگذارد.
بعد از این یک سری روشها برای اینکه چطور بتوانید یادگیری خود را تسریع کنید آورده است. این روش ها عبارت اند از تمرکز، مطالعه، حافظه، تندخوانی و تفکر که خودتان کتاب را خریده و مطالعه کنید.