اولین مواجهه ما جامعه ایران با غرب از طریق کتاب غرب زدگی است. پیش از آن تنها بخشی از جامعه که با غرب مواجهه داشته بودند، طبقه نخبه بودند. اما جلال غرب را وارد زندگی ما کرد و چه عجیب که پس از ۶۰ سال هنوز هم با خواندن این کتاب تصور میکنیم دیروز نوشته شده است. انگار که در این سالها هیچ تغییری نکردیم.
از آن جالبتر اینکه بسیاری از گزارههایی که در این کتاب آمده هنوز عینا در جامعه تکرار میشود در حالی که بخشی از این گزاره ها همان زمان هم اشتباه بودند و برخی دیگر امروز دیگر موضوعیت ندارند. به عنوان نمونه تقریبا تمام بحثهایی که پیرامون مساله نفت میشود، اشتباه است. البته حرجی به جلال نیست چرا که در آن زمان نه اینترنتی برای جستجوی اطلاعات بوده و نه خود جلال مشغول نوشتن یک متن علمی بوده است.
مشکلات کتاب به همین جا ختم نمیشود. غربزدگی مشخصا برگرفته از نظرات احمد فردید پیرامون غرب است. خود احمد فردید نیز تحت تاثیر هایدگر بوده و میشود گفت اولین نفری است که هایدگر را وارد ایران کرد. صحبتهای جلال در مواجهه با ماشین، تکنولوژی، از خود بیگانگی، جوامع غربی، مرجعیت علمی، بیروحی زمانه، الحاد و… همگی شکل سخیف شده صحبتهای هایدگر است.
البته سخیف شده به معنای این نیست که حرف جلال اشتباه است بلکه به این معنا است که اگر خواهان مقابله با غرب یا بهتر بگویم با مدرنیته هستیم، چرا جلال یا فردید؟ مستقیم هایدگر.
چرا باید غرب زدگی را بخوانیم؟ اول برای آشنایی با خود غرب، دوم به خاطر نثر شیوای جلال، سوم به خاطر سهل الوصول بودن متن (هایدگر به این راحتی نیست) و در نهایت به خاطر ایرانی بودنمان.
قسمتی از کتاب:
«ما هنوز در زمانهی چهل دزد بغداد به سر میبریم. در پس دیوار ایستادهایم یا از درز دری دیدهایم که دزدان آمدند و وردی خواندند، یا افسونی را سه بار تکرار کردند و دیواری پس رفت. همچو دری و در پس آن در، چه گنجها که نهفته! امّا هنوز که هنوز است بزرگترین همّتی که میکنیم، ادای خواندن افسون آن دزدان را در آوردن است. افسون را به زحمت آموختهایم و طوطیوار همان را میگوییم و دیوار هم پس میرود؛ امّا گنجی را که در پس دیوار بوده است، رندان بردهاند! هر وقت رها کردیم وسوسهی آن گنج را و آن افسون را – و فقط به این پرداختیم که چرا این دیوار پس میرود؟ – و کوشیدیم تا راز حرکت آن در و کیفیّت اثر آن افسون را دیابیم، آنوقت است که روش علمی یافتهایم و در خور کشف طلسم ماشین شدهایم.»
-غرب زدگی- جلال آل احمد