چین از سال ۲۰۰۰ که وارد بازی سرمایهداری جهانی شد تا سال ۲۰۱۳، همواره در چارچوب سیستم سرمایهداری بازی میکرد. سیستم سرمایهداری آمریکا اینگونه است که هرکشوری که مازاد تراز تجاری دارد، باید این مازاد را برای خرید اوراق خزانهداری آمریکا هزینه کند.
در واقع تمام کشورهایی که در دنیا مازاد تراز تجاری دارند، باید این مازاد را هزینه کنند تا دولت آمریکا تامین مالی شود.
دولت آمریکا نیز از سه طریق تامین مالی میشود. اول مالیات شرکتهای جهان، دوم فروش اوراق خزانهداری به شرکتهای داخل آمریکا و سوم فروش این اوراق به کشورها و شرکتهای جهانی.
از سال ۲۰۱۳ چین این بازی را بهم زد. تصویر زیر مسیر چین در خرید اوراق خزانه داری آمریکا را نشان میدهد که در حال حاضر حوالی ۷۷۰ میلیارد دلار و پس از ژاپن همچنان بزرگترین دارنده اوراق خزانهداری آمریکاست.
اما ما به این جزئیات کاری نداریم. چیزی که برای ما مهم است این است که از سال ۲۰۱۳ تا امروز که نزدیک به ۱۰ سال گذشته است، اگر چین با همین شیب به خرید اوراق خزانهداری آمریکا ادامه میداد، چقدر اوراق نزد چین وجود داشت.
فرض میکنیم چین با همان شیب به خرید اوراق خزانه داری ادامه میداد. محاسبات را من انجام دادم و به عدد ۲.۴ رسیدم. یعنی اگر چین به دنبال تقابل با آمریکا نبود و اوراق بی خاصیت آمریکا را همچنان خریداری میکرد امروز ۲.۴ تریلیون دلار اوراق خزانه داری آمریکا در اختیار داشت.
حال فرض کنیم، چین میخواهد تمام این اوراق را با طلا معاوضه کند. به چه میزان طلا نیاز دارد. در حال حاضر ارزش بازار جهانی طلا چیزی حدود ۱۵ تریلیون دلار است. بنابراین بدون محاسبه میفهمیم که چین بخش مهمی از طلای جهانی را باید در اختیار داشته باشد تا بتواند طلا را جایگزین دلار آمریکا کند.
هر اونس طلا در جهان در حال حاضر ۲۶۰۰ دلار است و هر اونس حدود ۳۱ گرم است. بنابراین هر گرم طلا ۸۴ دلار و هر تن طلا ۸۴ میلیون دلار ارزش دارد.
در واقع کشور چین برای آنکه بتواند کل دلاری که میتوانست در ذخایر خود داشته باشد، با طلا جایگزین کند، باید ۲۸۵۰۰ تن طلا در ذخایر خود نگهداری کند.
برای اینکه از این عدد حس داشته باشید بهتر است بدانید کل طلایی که نزد بانکهای مرکزی در کل جهان است، ۳۶ هزار تن است.
همینطور در حال حاضر طبق آمار، بانک مرکزی چین تنها ۲۲۰۰ تن طلا در اختیار دارد، یعنی کمتر از ده درصد از طلایی که باید برای جایگزینی دلار آمریکا در اختیار داشته باشه.
اما بیایید محاسبات را تغییر دهیم. گفتیم چین ۷۷۰ میلیارد دلار اوراق خزانهداری در اختیار دارد و ۲۲۰۰ تن طلا نیز در اختیار دارد که برابر خواهد بود با ۱۸۰ میلیارد دلار. در واقع چیزی حدود یک میلیارد دلار در خزانه چین اوراق خزانهداری و طلا موجود است.
فرض کنیم چین طلای خود را ۲ برابر کند. قیمت طلا باید به چه سطحی برسد که چین همچنان ۲.۴ تریلیون دلار ذخایر داشته باشد. ابتدا ۷۰۰ میلیارد دلار را از ۲.۴ تریلیون دلار کم میکنیم. میشود ۱.۷ تریلیون دلار.
در واقع ۴۴۰۰ تن طلا باید ارزشی برابر با ۱.۷ تریلیون دلار داشته باشد. یعنی هر تن طلا باید ارزشی بالغ بر ۳۸۶ میلیون دلار یا هر اونس طلا باید ارزشی بالغ بر ۱۱ هزار دلار داشته باشد.
در نهایت به نظر میرسد که همه راه ها به رم ختم میشود. هرجور به قضیه طلا نگاه میکنم، میبینم که هدف ۱۰ هزار دلاری هدف منطقی و قابل قبولی است. اگرچه در کوتاه مدت به این هدف نرسیم.