بیایید همین ابتدای بحث یک موضوع را مشخص کنیم، هیچکس نمیتواند بفهمد که یک دارایی حباب دارد یا ندارد. اساسا در لحظهای که چیزی حباب دارد هیچکس در دنیا نمیتواند بگوید این دارایی حباب دارد و تنها زمانی که حباب میترکد حبابدار بودن دارایی مشخص میشود.
اما حباب چیست؟ حباب دارایی زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی بیشتر از «ارزش ذاتی» آن قرار میگیرد. ارزش ذاتی را داخل گیومه قرار دادم چرا که ارزش ذاتی وجود ندارد و تنها یک مفهوم انتزاعی است. با این حال، برای این که بحث پیش برود این مساله را موقتا تعلیق میکنیم.
حبابها اساسا با ابزارهای سفتهبازانه تشکیل میشوند. به عنوان مثال فرض کنید قیمت طلا افزایش مییابد و شما برای خرید طلا اقدام میکنید. اگر همه مردم با پول در دست خودشان اقدام به خرید طلا کنند، هیچ حبابی تشکیل نمیشود. چرا که در حال خرید خود طلا هستند. در واقع پول جدیدی ایجاد نشده است که با از بین رفتن آن پول، قیمت دارایی کاهش پیدا کند.
زمانی حباب تشکیل میشود که شما وامی دریافت کرده و با این وام اقدام به خرید طلا کنید. فرض میکنیم شما ۱۰ میلیارد تومان وام دریافت کرده و به امید افزایش آتی قیمت طلا، اقدام به خرید این دارایی کردید. شما باید هر سال ۱۰ درصد معادل یک میلیارد تومان سود وام پرداخت کنید و پس از پنج سال اصل وام یعنی ۱۰ میلیارد را بازپرداخت کنید.
فرض میگیریم شما هیچ دارایی دیگری برای بازپرداخت بدهی خود ندارید و صرفا میخواهید با فروش طلا در قیمتهای بالاتر این وام را پرداخت کنید. در واقع طی این پنج سال قیمت طلای شما باید حداقل به ۱۵ میلیارد تومان برسد تا بتوانید اصل و فرع وام را پرداخت کنید.
همچنین شما حد زیان خود را ۲ میلیارد تومان در نظر گرفتید. یعنی اگر قیمت طلای در دستان شما به ۸ میلیارد تومان رسید، شما کل پول را خارج خواهید کرد.
در وهله اول ۱۰ میلیارد تومانی که شما وارد بازار طلا کردید، یک بدهی است و از هیچ ایجاد شده است. بنابراین منجر به افزایش قیمت طلا خواهد شد. با این حال، فرض کنیم افراد دیگری از این افزایش ناگهانی قیمت سود برده و طلای خود را میفروشند و قیمت طلا به ۸ میلیارد تومان کاهش مییابد. بنابراین شما به حد زیان خود رسیده و دارایی خود را خارج میکنید. بدین طریق قیمت باز هم کاهش مییابد.
در واقع تا زمانی که معاملات اهرمی در کار نباشد، قیمت داراییها وارد حباب نمیشوند. (توجه کنید که این به معنای آن نیست که قیمت بالا یا پایین نمیرود. بلکه به معنای آن است که تنها با اهرم کردن دارایی است که حباب تشکیل میشود)
در واقع بدون اهرم و ابزارهای سفتهبازی، قیمت داراییها تنها میتواند تا اندازهای بالا برود که سود کل ابزارهای مالی در کل اقتصاد همسانسازی شود (به شرط آنکه ریسکها به درستی در اقتصاد قیمتگذاری شده باشند) معنی این حرف چیست؟ معنی آن است که در نبود ابزارهای اهرمی، سود خرید طلا در حال حاضر و فروش آن در روز بعد، با سود خرید پرتقال امروز از گیلان و فروش فردای آن در تبریز یکی خواهد بود.
امیدوارم تا اینجا مفهوم حباب را درک کرده باشید. حباب تنها با ابزارهای سفتهبازی و اهرمی تشکیل میشود و زمانی که حباب وجود دارد، هیچکس متوجه آن نخواهد شد.
پس حباب سکه چیست؟
در واقع حباب سکه وجود خارجی ندارد. آن چیز که در بازار به عنوان حباب سکه معروف شده است، آربیتراژ مثبتی است که بر روی سکه اعمال میکنند.
از گذشتههای دور حکومتها سکههای طلا و نقره ضرب میکردند و ارزش این سکهها در داخل حکومت بالاتر از خارج از حکومت بود. به این معنی که اگر شما یک سکه حکومت صفوی در اختیار داشتید و در داخل حکومت با آن میتوانستید ۱۰ کیلو گندم بخرید، در خارج از حکومت تنها ۹ کیلو گندم به شما میدادند چرا که در خارج از حکومت خود سکه مورد پذیرش نبود و تنها ارزش طلای آن معامله میشد.
دلیل این کار دو چیز بود. اول آنکه خروج سرمایه از کشور شکل نگیرد. اگر قیمت طلای موجود در سکه مساوی با قیمت سکه ضرب شده میبود، یا حتی از آن بیشتر بود، طلا از اقتصاد خارج شده و اقتصاد دچار رکود میشد.
این منطق هنوز هم در ضرب سکهها توسط بانکهای مرکزی ادامه دارد. به عنوان مثال، سکههای طلای یک اونسی ضرب شده توسط فدرال رزرو یا بانک مرکزی انگلستان و… همواره ۵ درصد بالاتر از اونس جهانی طلا هستند. دلیل این مساله آن است که شما در حال خرید یک سکه استاندارد شده هستید و البته که منطق پیشین ضرب سکه توسط بانک مرکزی و حکومت همچنان ادامه پیدا میکند.
بنابراین حباب سکهای وجود ندارد و تنها آربیتراژ مثبت است. به طور تاریخی آربیتراژ مثبت برای سکه در ایران حوالی ۵ تا ۱۰ درصد بوده است اما در زمانهایی که عرضه سکه کاهش پیدا میکند، این آربیتراژ افزایش یافته و تا ۲۰ درصد نیز رسیده است.
نکته این مساله آن است که هنگام خرید صندوقهای طلا باید مراقب این نکته باشید. برخی وبسایتها و کانالهای تلگرامی، حباب صندوقهای طلا را منتشر میکنند که بر اساس همین آربیتراژ مثبت اندازه گیری شده است و گویی هر صندوقی که سکه کمتری داشته باشد، بهتر است، چرا که آربیتراژ کمتری دارد.
در حالی که لزوما اینطور نیست اما نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که اگر این آربیتراژ افزایش ناگهانی پیدا کرد و به ۲۰ درصد رسید، بهتر است که از صندوقهایی که سکه دراختیار دارند خارج شده و به صندوقهایی که شمش طلا در اختیار دارند وارد شوید تا اثر کاهش آربیتراژ پورتفوی شما را تحت تاثیر قرار ندهد.