نقد فیلم بروتالیست: چس ناله‌های یک یهودی

92
0

بروتالیست فیلم اسکاری و جشنواره‌ای است که امسال در نبود یک فیلم درست و حسابی توانست نامزد بسیاری از حیطه‌های اسکار شود اما در نهایت فقط اسکار بهترین بازیگر مرد به آدرین برودی رسید و بهترین فیلمبرداری نیز به فیلمبردار این فیلم تعلق گرفت.

خلاصه فیلم بروتالیست

فیلم بروتالیست داستان یک معمار یهودی و مجارستانی را روایت می‌کند که در دوران جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرده و در آنجا تلاش می‌کند در میان جامعه آمریکا جایی برای خود پیدا کند.

اما در این میان ناتوان است. نژاد پرستی مردم آمریکا و این که همه او را به چشم خارجی می‌بینند، باعث شده است که او آزار ببیند و اذیت شود.

اگر فیلم را ندیده‌اید، بهتر است اول فیلم را ببینید چرا که در ادامه بحث‌هایی را مطرح می‌کنم که باعث لو رفتن داستان خواهد شد.

چرا فیلم بروتالیست معروف شده است؟

اجازه بدهید نقد را کمی مثبت شروع کنم. فیلم بروتالیست از نظر فنی تا حدود زیادی خوب است. فیلم‌برداری و تدوین نقاط بسیار برجسته‌ای ایجاد می‌کنند.

اگر مانند من زمانی علاقه‌ای به معماری داشته باشید و ژورنال‌های معماری را ورق زده باشید، می‌توانید شباهت چشم‌گیری بین فیلم و ژورنال‌های معماری ببینید.

حتی فونت‌ها و نوشته‌های فیلم از این منطق پیروی می‌کنند. صدابرداری و انتخاب موزیک‌ها بسیار جذاب است اگرچه در جایی از فیلم که برای دیدن سنگ‌ها به ایتالیا می‌روند، موزیک به شدت آزار دهنده می‌شود.

در آن سکانس‌ها موزیک نوعی خفقان را القا می‌کند که اساسا با روح فیلم سازگار نیست.

صحنه‌ای که به صورت تایم لپس، ساخته شدن بنا نشان داده می‌شود، یکی از بهترین و چشم‌نوازترین سکانس‌های فیلم است. همینطور بسیاری از نماها در خدمت فیلم هستند.

بروتالیست نوعی سبک معماری است که در آن بنا بسیار مینیمال و البته خشن دیده می‌شود. بوریتال در لغت به معنای خشن و بی رحم است.

در واقع سبک بروتالیست به ما در مورد جهان بی روح ما هشدار می‌دهد. چند وقت پیش یک مناظره‌ای مشاهده کردم در مورد جامعه‌شناسی و معماری که در آن به شهرک اکباتان اشاره شده بود و بررسی می‌کرد که چگونه شهرک اکباتان با استفاده از نوع سبک معماری بروتالیستی توانسته موفق باشد اما همین سبک در نقاط دیگر جهان شکست خورده‌اند.

این منطق بروتالیستی را در سایر بخش‌های فیلم نیز می‌بینیم. به عنوان مثال خود لازلو بسیار بی‌رحم و خشن است. آقای ون بورن نیز به همین ترتیب. به طور کلی تمام کاراکترها همینقدر خشن و بی رحم هستند.

صحنه‌های جنسی فیلم نیز بسیار خشن تصویر می‌شوند که نوعی سبک بلاتاری در فیلم حکم‌فرما کرده است. شاید بتوان گفت اگر فیلم بلاتار را برای عوام بسازیم چنین فیلمی از آب در می‌آید.

با این همه، تمام عناصر فیلم در یک هارمونی خوب قرار داشتند که فیلم را از یک فاجعه به یک فیلم متوسط تبدیل می‌کند.

چرا فیلم بروتالیست مزخرف است؟

با تمام تعاریفی که از فیلم بوریتالیسیت می‌شود، نمی‌توان منکر این حقیقت شد که فیلم بروتالیست یک فیلم عاجز و شدیدا شعار گونه است.

صحنه پرت کردن سکه اساسا شعار بود. ما قبل از آن صحنه با یک انسان متمدن و ثروتمند روبرو بودیم که هرگز چنین رفتاری بروز نمی‌داد. همواره مراقب لازلو بود و حتی به او پیشنهاد کار داد. به لازلو کمک کرد که خانواده‌اش را به آمریکا بیاورد و به یکباره چنین رفتاری می‌کند.

صحنه تجاوز نیز از آن احمقانه‌تر. انگار که فیلمساز می‌خواهد به هر طریقی به بیننده حقنه کند که این افراد یهودی چقدر بدبختند که تحقیرشان می‌کنند و حتی ….شان می‌گذارند. اما نمی‌توانند از خود دفاع کنند.

خود سکانس نیز احمقانه است. حتی اگر آدم پرتی باشید، ممکن است متوجه نشوید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. اگرچه نگران نباشید، فیلمساز فکر اینجا را هم کرده است. به ناگهان زن لازلو می‌فهمد و به خانه ون بورن می‌رود و همه چیز را می‌گوید.

صحنه دیگری که می‌خواهد به ما چنین چیزی حقنه کند، صحنه‌ای است که پسر ون بورن از لازلو می‌خواهد که او را با ژوفیا آشنا کند.

  معرفی و نقد فیلم مگالوپلیس: متاسفم عزیزم اما برای تو نیست

دیالوگ کاملا پرت و پلا بود و اصلا به مابقی فیلم نمی‌خورد. پس از آن نیز شاهد آن هستیم که ژوفیا و پسر ون بورن در کنار ساحل هستند و پس از چند دقیقا ژوفیا لباسش را عوض کرده و به پیش ارژبت می‌رود. شوخی!!

 اما همه اینها برای چه؟ برای اینکه بگوید این یهودی‌ها را ببینید که چقدر آسیب دیدند. چقدر تحقیر شدند. ببینید که در کوره‌های آدم سوزی سوختند. بگذارید فلسطینی‌ها را بکشند. بگذارید ۱۰۰ هزار، ۲۰۰ هزار یا ۳۰۰ هزار نفر را بکشند.

به اینها می‌رسد که آدم بکشند. در میانه داستان هم جسته و گریخته در مورد تشکیل دولت یهود حرف می‌زند و می‌گوید آی یهودیان به اسرائیل بروید که آنجا بهشت است و دیگر خبری از تهمت و تحقیر نیست.

اما احمقانه است چرا که بزرگترین ثروتمندان آمریکایی یهودی هستند. کسانی که آمریکای نوین را ایجاد کردند یهودی هستند. می‌توان فهرستی بلندبالا از ثروتمندترین یهودیان آمریکا ردیف کرد که ممکن است حتی از تعداد ثروتمندان مسیحی آمریکا نیز بیشتر باشند.

تنها به عنوان یک فکت جالب بهتر است بدانید که یهودیان تنها ۲ درصد جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند، اما نزدیک به ۲۰ تا ۳۰ درصد دانشگاه‌های آمریکا را چه در زمینه هیئت علمی و چه در زمینه دانشجویان قرق کرده‌اند.

شخصت‌هایی مانند سوروس، بلومبرگ، جان پالسون، وارن بافت، زاکربرگ و بسیاری دیگر از یهودیان ثروتمند در آمریکا هستند که ثروت خود را از نزدیکی به قدرتمندان آمریکایی دارند. بنابراین آمریکا اگر برای هیچکس آب نداشته باشد، برای یهودیان نان خوبی داشت.

همینطور فیلم یک نقد سخیف و احمقانه به کاپیتالیسم می‌کند که اصلا بهتر است به آن نپردازیم. در ابتدای فیلم شاهد آن هستیم که مهاجران از دخمه‌ای که انگار کشتی است خارج می‌شوند و به بالا نگاه می‌کنند و با اشک و زاری یکدیگر را در آغوش می‌کشند.

پس از آن نمایی معکوس از مجسمه آزادی نشان داده می‌شود که مثلا می‌خواهد بگوید بله کاپیتالیسم در حال سقوط است و دیگر از آزادی در این کشور خبری نیست و این صحبت‌ها.

پس از آن نیز در میانه‌های داستان می‌خواهد به این شعار خود قوام دهد. مثلا در جایی می‌بینیم که سرمایه‌دار از یک معمار دیگر کمک می‌گیرد تا بخشی از هزینه‌ها را کم کند.

جالب است که این کم کردن هزینه‌ها هم معمولا به ضرر سرمایه‌دار تمام می‌شود مثلا برای کم کردن هزینه‌ها از وسایل خودشان استفاده می‌کنند که در نتیجه آن یک تصادف رخ داده و کلا پروژه بسته می‌شود.

بسته شدن پروژه هم احمقانه است. سرمایه‌داری که چنین سرمایه‌ای را برای مادرش وسط گذاشته است به یکباره می‌گوید که جمع کنیم و برویم. چرا؟ چون که دو نفر تصادف کرده و در بیمارستان هستند. اتفاقا این جایی است که فیلم ساز باید نقد سرمایه‌داری کند اما در عوض می‌بینیم که سرمایه دار خیر خواه ما می‌گوید که پروژه را تعطیل کنیم.

در مجموع فیلم بروتالیست فیلمی عاجز و شعاری بود که صرفا چس‌ناله‌های یک یهودی را به نمایش می‌گذاشت. این فیلم تنها حرفش این بود که چون یهودیان را اذیت کرده‌اند، پس حق دارند در هر کشور دیگری آدم بکشند. چه آن کشور فلسطین باشد، چه لبنان، چه اردن، چه سوریه، چه ایران، چه عراق، چه یمن یا هرکجای دیگری. کل حرفی که فیلم می‌خواست بگوید همین یک خط بود.

و آدرین برودی که شیره یهودی بودن را با آن دماغ کج و کوله اش کشید. این آدم تنها دو اسکار دارد که یکی را برای پیانیست گرفت و دیگری را برای بروتالیست . (شباهت دو فیلم صرفا شباهت اسم‌هایشان نیست.)

سه ساعت و ۲۰ دقیقه فیلم برای چنین شعار سخیفی. واقعا که حیف.

عضویت در خبرنامه !

Ahmad Sobhani
نوشته شده توسط

Ahmad Sobhani

فینسوف کیه؟
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانسته‌هام رو در زمینه‌های مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتاب‌هایی که خوندم و فیلم‌هایی که دیدم رو با هم بررسی می‌کنیم.
گاهی هم داستان می‌نویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn