معجزه اقتصادی کره جنوبی؛ افسانه یا الیگارشی مدرن؟

66
0

کره جنوبی برای بسیاری از تحلیل‌گران اقتصادی، نماد نبوغ توسعه و الگویی از «معجزه اقتصادی» است. کشوری که از خاکستر جنگ کره برخاست و تنها طی چند دهه، تبدیل به یکی از قطب‌های تکنولوژی، خودروسازی، کشتی‌سازی و صادرات پیشرفته شد. اما پشت این ویترین درخشان، ساختاری از قدرت اقتصادی نهفته است که کمتر مورد توجه عمومی قرار گرفته: چیبول‌ها.

چیبول چیست؟ و چرا مهم‌اند؟

چیبول‌ها (Chaebol) شرکت‌های بزرگ خانوادگی کره‌ای هستند که پس از جنگ کره با حمایت گسترده دولت شکل گرفتند. این شرکت‌ها اغلب در چندین حوزه‌ی کلان به‌طور هم‌زمان فعال‌اند: از بانکداری و بیمه تا خودروسازی، الکترونیک، ساخت‌وساز و حتی رسانه.

از معروف‌ترین چیبول‌ها می‌توان به سامسونگ، ال‌جی، هیوندای و دوو اشاره کرد.

دولت، چیبول‌ها و سرمایه‌داری هدایت‌شده

در دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، دولت کره جنوبی به‌ویژه در دوران پارک چونگ-هی، برنامه‌ای موسوم به «سرمایه‌داری هدایت‌شده» را پیاده کرد. یعنی دولت با دادن وام‌های دولتی، تضمین صادرات، حمایت تعرفه‌ای و قانونی و…چیبول‌ها را تقویت کرد.

این مدل رشد سریع اقتصادی ایجاد کرد، اما باعث تمرکز شدید ثروت و قدرت اقتصادی در دست چند خاندان شد.

بحران ۱۹۹۷: ورود سرمایه خارجی و فروپاشی کنترل دولت

پیشتر بارها گفته‌ام هنگامی که دولت شروع به خرید ریسک‌های سرمایه‌گذاری می‌کند، از آنجایی که سرعت انباشت ریسک‌ها مضاعف می‌شود، شاهد آن هستیم که در اولین فروپاشی همه چیز فرو می‌پاشد.

بحران مالی سال ۱۹۹۷، آن فروپاشی بود.

بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ اقتصاد کره را لرزاند. دولت که تا دیروز به تنهایی پشتوانه چیبول‌ها بود با کمبود منابع مواجه شده و مجبور به دریافت وام از IMF شد. در نتیجه بخشی از چیبول‌ها را به سرمایه‌گذاران خارجی فروخت.

در نتیجه این اقدام کنترل مستقیم دولت بر چیبول‌ها کاهش یافت؛ سامسونگ، ال‌جی و دیگران سهام‌دار خارجی پیدا کردند و مدل اقتصاد «ملی» به مدل «بین‌المللی‌شده» و تحت فشار بازارهای مالی تبدیل شد.

تخریب خلاق؟ نه در اقتصاد الیگارشیک

یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد نوآور، تخریب خلاق است؛ یعنی قدیمی‌ها کنار بروند و نوآورها میدان‌دار شوند. اما در اقتصاد کره جنوبی، ورود به بازارهای کلان برای استارتاپ‌ها تقریبا غیرممکن است.

همینطور از نظر سیاسی، اقتصاد کره یک اقتصاد دموکراتیک نیست بلکه کاملا الیگارشیک است. چیبول‌ها در سیاست کره نقش اساسی دارند.

در سال‌های اخیر چندین و چند افشاگری در کره جنوبی در زمینه فساد دولت شکل گرفته است که مستقیما به چیبول‌ها مربوط می‌شود. به عنوان مثال رسوایی پارک گئون‌هه در ۲۰۱۶ که منجر به استیضاح رئیس‌جمهور شد. این رسوایی به خاطر فساد بین دولت و سامسونگ بود.

همچنین چیبول‌ها تلاش خواهند کرد تا نوآوری‌های مستقل را جذب، خریداری یا سرکوب کنند بدین ترتیب شاهد تشکیل سرمایه خرد در کره نیستیم. دقیقا به همین خاطر است که طی ۲۰ سال گذشته هیچ برند تولیدی مطرحی در کره جنوبی ایجاد نشده است در حالی که در همین مدت چندین و چند برند مطرح چینی شکل گرفته است.

در کل شاهد آن هستیم که بسیاری از جوانان تحصیل کرده کره‌ای راهی برای شکوفایی ندارند و به مسیر‌های جانبی می‌روند. ظهور تولیدات فرهنگی مانند کی پاپ در پاسخ به همین غیرصنعتی سازی کره است.

انباشت سرمایه بدون سرریز اجتماعی

سرمایه‌های عظیم حاصل از صادرات و تولید، در رأس چیبول‌ها باقی مانده و به‌درستی در جامعه توزیع نشده:

  • بخش‌های غیرسودده مثل کشاورزی، آموزش عمومی یا مناطق حاشیه‌ای دچار فقر سرمایه‌گذاری هستند.
  • مردم عادی، سهم ناچیزی از ثروت ملی دارند.
  • شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی افزایش یافته.

با ورود به قرن ۲۱، روایت غالب در جهان سرمایه‌داری، روایت رشد بهره‌وری شد. به این معنی که همان تولید گذشته باید با افراد کمتر، با هزینه کمتر و… انجام شود.

همین روایت باعث شده است که نیاز شرکت‌های کره‌ای به نیروی کار کاهش پیدا کند.

با این همه هرگز بهره‌وری در کره طی سال‌های پس از قرن ۲۱ نتوانست رشد زیادی پیدا کند. آن هم به خاطر نحوه توسعه سرمایه‌داری در این کشور بود که مبتنی بر گسترش چیبول‌هاست.

این عطش بهره‌وری منجر به آن شده است که شرکت‌ها برای ایجاد توان رقابت تلاش کنند تا حد امکان هزینه‌های کمتری برای نیروی کار بپردازند.

نرخ بیکاری جوانان ۲۵ تا ۲۹ سال در کره جنوبی بالاترین سطح در میان تمام کشورهای OECD است و این کشور بالاترین سطح اشتغال افراد بالای ۶۵ سال را دارد که عمده آن کارهای موقتی با درآمد بسیار پایین است.

خودکشی، اضطراب و بی‌عدالتی ساختاری

کره جنوبی یکی از بالاترین نرخ‌های خودکشی در جهان را دارد — به‌ویژه در میان جوانان و سالمندان. دلایل:

  • فشار شغلی،
  • رقابت تحصیلی شدید،
  • بی‌ثباتی شغلی،
  • و احساس طرد اجتماعی.

کره جنوبی چگونه کره جنوبی شد؟

به طور خلاصه کره جنوبی نه در یک روند دموکراتیک بلکه در یک روند کاملا الیگارشیک به توسعه رسید.

این روند اگرچه در ابتدا باعث انباشت اولیه سرمایه شد اما در ادامه با جلوگیری از تخریب خلاق و همینطور ظهور سرمایه جهانی در کره، مانع ادامه موفقیت شرکت‌های کره‌ای شد.

در حال حاضر برندهای مطرح در کره همچنان همان برندهایی هستند که چند دهه پیش در این کشور شروع به کار کردند و در سطح جهانی این کشور نتوانسته است دوباره موفقیت‌های پیشین را تکرار کند.

دلیل این امر آن است که آن موفقیت‌ها با حمایت‌های دولتی و توانایی شدید در ریسک کردن ایجاد شده بود.

امروز با محدودیت شدیدی که ایجاد شده است دیگر امکان تکرار آن موفقیت‌ها وجود ندارد.

چه محدودیت‌هایی؟ دولت دیگر توانایی حمایت از این شرکت‌ها را ندارد. چیبول‌ها به خاطر ساختار آنها کند هستند و نمی‌توانند بهره‌وری را افزایش دهند. به خاطر کاهش هزینه‌کرد در زمینه‌های تحقیق و توسعه، شرکت‌ها نمی‌توانند موفقیت پیشین را تکرار کنند. اگر دولت کره بخواهد درآمدهای خود را افزایش دهد با موج فرار سرمایه مواجه خواهد شد و هزاران مشکل دیگر.

به طور کلی به نظر می‌رسد که سیستم کره برای رشد اقتصاد هرگز نمی‌تواند سیستمی مناسب برای الگو برداری باشد.

عضویت در خبرنامه !

Ahmad Sobhani
نوشته شده توسط

Ahmad Sobhani

فینسوف کیه؟
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانسته‌هام رو در زمینه‌های مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتاب‌هایی که خوندم و فیلم‌هایی که دیدم رو با هم بررسی می‌کنیم.
گاهی هم داستان می‌نویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn