چرا عروسک شیطانی لبوبو معروف شد؟

170
2

لبوبو، عروسک زشت اما بانمکی که امروزه به نقطه عطف تمام استوری‌ها و پست‌های اینستاگرام، تیک تاک و یوتیوب تبدیل شده است.

عروسکی که اگرچه از سال ۲۰۱۶ معرفی شده است اما تا چند ماه اخیر کمتر کسی نام آن را شنیده بود.

اما چرا و چگونه این عروسک به یکباره معروف شد و این معروفیت چه چیزی در مورد ما به ما می‌گوید؟

میل، شانس و جعبه کور

لبوبو در جعبه‌های ناشناخته‌ای عرضه می‌شود که شما تا زمانی که آن را باز نکرده‌اید، نمی‌فهمید داخل آن کدام شکل از لبوبو نهفته است. حتی این احتمال وجود دارد که شما دو لبوبوی یکسان خریداری کنید.

در واقع این ما نیستیم که لبوبوی مد نظر خود را انتخاب می‌کنیم بلکه این لبوبوست که ما را انتخاب می‌کند.

شاید چنین شکلی از بازاریابی اگر ده سال یا بیست سال پیش انجام می‌شد نتیجه فاجعه‌بار بود. اما امروز و در زمانه‌ای که انسان روزانه باید هزاران انتخاب انجام دهد، نجات او حداقل از یک انتخاب می‌تواند برایش مفید باشد.

در حالی که چند دهه پیش اینگونه نبود. دهه‌های پیش انسان از انتخاب‌های بیشتر استقبال می‌کرد و هرنوع کاهش انتخاب را کاهش آزادی خود می‌پنداشت. اما امروزه فرد با خیال راحت انتخاب را به افراد دیگر برونسپاری می‌کند.

کمیابی و شیء هاله‌ای

والتر بنیامین معتقد بود «هاله» هنر در منحصر به فرد بودن آن است. در عدم امکان تولید مجدد آن. لبوبو با تشویق کمیابی (از طریق نسخه‌های محدود) تلاش می‌کند هاله‌ای از هنر حول خود بکشد. در عصر تولید انبوه همه چیز چنین اقدامی یک انقلاب است.

در اینجا شیء تنها یک شیء مصرفی نیست بلکه یک اثر هنری و کلکسیونی است. دلیل واضح برای چنین ادعایی این است که در بازار ثانویه (ebay) شاهد آن هستیم که برخی مدل‌های کمیاب لبوبو با قیمتی بسیار بالا فروش می‌روند.

در واقع اینجا ما تنها شاهد یک تجارت نیستیم بلکه شاهد تولد نوعی اسطوره شناسی فرهنگی هستیم که خود را به احمقانه‌ترین شکل نشان می‌دهد.

همه می‌دانیم که لبوبو کمیاب نیست و سازنده هرزمان که بخواهد می‌تواند میلیونها نوع دیگر از آن تولید کند. اما اعتماد ما به ترند و بازارها ما را به سمت خرید آن شیء کمیاب و هنری می‌کشاند.

همچنین در کشور ما به خاطر گران بودن لبوبو به نسبت قدرت خرید، می‌توان لبوبو را نوعی نماد ثروت فرد دانست. کسی که بتواند چنین خریدی انجام دهد، طبقه‌اش را مشخص کرده است. البته این مساله مانع طبقه متوسط نمی‌شود که با ایده مصرف متظاهری اقدام به خرید لبوبو کنند.

هویت و رویای جمعی

در جهانی بی‌رویا، انسان به هرچیزی که برایش نوعی جامعه بسازد چنگ می‌اندازد. حتی اگر آن یک عروسک زشت اما بانمک باشد.

در واقع خریداران لبوبو به تدریج تبدیل به یک قبیله می‌شوند. مراسم باز کردن جعبه تبدیل به یک مراسم شبه مذهبی می‌شود که فرد می‌خواهد آن را با دیگر علاقه مندان به اشتراک بگذارد.

اما نکته این است که تا چه حد این جامعه موقتی است. با توجه به سابقه‌ای که ایده‌های وایرال در سطح اینترنت داشته‌اند، می‌دانیم که این ایده‌ها به همان سرعتی که پخش می‌شوند، به همان سرعت از دور خارج خواهند شد.

این جامعه‌های موقتی نه تنها منجر به نزدیکی انسان‌ها نمی‌شوند بلکه انسان را از تشکیل جامعه ناامیدتر می‌کنند. چرا که فرد مدام در حال وارد و خارج شدن از جوامع کوتاه مدت و موقتی است تا جایی که به این نتیجه می‌رسد که اساسا حضور در هر نوع جامعه‌ای بی‌فایده است.

آیا موفقیت لبوبو قابل تکرار است؟

به محض اینکه یک ایده موفق می‌شود بسیاری دیگر درصدد بر خواهند آمد که موفقیت آن را کپی کنند. آنچه که در اینجا گفته شد تنها ۱۰ درصد از کوه یخ است و ۹۰ درصد آن زیر آب است.

همانطور که گفته شد لبوبو از سال ۲۰۱۶ معرفی شده است اما امروز بسیار معروف شده. در این ده سال اتفاقات بسیار زیادی رخ داده است اما هیچ کدام از آنها دلیل موفقیت لبوبو نبوده است.

موفقیت لبوبو تنها یک دلیل داشته و آن شانس بوده است. ما علاقه داریم پیرامون افراد موفق یک روایت ایجاد کنیم تا آن موفقیت را توجیه و حتی کپی کنیم اما این مساله ممکن نیست.

در ادامه چند مورد از عروسک‌هایی که طی سال‌های اخیر معرفی شده‌اند اما هرگز موفق نشدند، می‌آورم:
Sonny Angel
این عروسک سال ۲۰۰۵ معرفی شد اما مانند لبوبو معروف نشد. اگرچه هنوز در جنوب شرق آسیا فروش خوبی دارد اما معروفیت عامه در جهان پیدا نکرد.

این عروسک نیز مانند لبوبو از ایده جعبه کور استفاده کرد.


Uglydoll

این عروسک که در سال ۲۰۰۱ در آمریکا تولید شد و حتی یک انیمیشن در سال ۲۰۱۹ نیز بر اساس آنها ساخته شد هرگز به محبوبیت بزرگ دست پیدا نکرد.

Molly by Kenny Wong

این عروسک نیز در چین و در بین کلکسیون‌دارها بسیار موفق بود اما هرگز به اندازه لبوبو معروف نشد.

Bearbrick

این عروسک نیز یک کلکسیون لوکس و بسیار جذاب داشت که با کمک نایک و شنل ساخته شده بود. اما احتمالا به خاطر قیمت بالای آن هرگز به روندی عمومی تبدیل نشد

در واقع آنچه در اینجا و به طور کلی آنچه حول لبوبو گفته می‌شود تنها تلاشی برای ساخت یک روایت است تا موفقیت آن را توجیه کند اما هرگز نمی‌گوید که چرا لبوبو موفق شد.

فراموش نکنیم که «مرغ مینروا بعد از سحرگاه می‌پرد»

عضویت در خبرنامه !

Ahmad Sobhani
نوشته شده توسط

Ahmad Sobhani

فینسوف کیه؟
احمد سبحانی هستم، فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه فردوسی و ارشد MBA از دانشکده علوم اقتصادی تهران و خرده دستی هم به قلم دارم.
اینجا تجربیات و دانسته‌هام رو در زمینه‌های مختلف از فلسفه و اقتصاد تا سیاست و جامعه با شما به اشتراک میذارم. همینطور کتاب‌هایی که خوندم و فیلم‌هایی که دیدم رو با هم بررسی می‌کنیم.
گاهی هم داستان می‌نویسم که خوشحال میشم بخونید و در موردشون نظر بدید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 دیدگاه برای “چرا عروسک شیطانی لبوبو معروف شد؟

  1. خیلی جالب بود.جالبتر این که قبلتر کسانی با همین استراتژی نتونستن اینقدر موفق بشن

    • دقیقا. عوامل خیلی زیادی توی موفقیت یک محصول دخیله. ما فقط میتونیم تلاشمون رو بکنیم. اما نمیتونیم بگیم دقیقا کدوم را ما رو موفق میکنه

advanced-floating-content-close-btn