رمان تصویر دوریان گری، شرح حال زمانه ما است. زمانهای که همه تمام تلاش خود را میکنیم تا زیبایی خود را حفظ کنیم تا بیشتری لذت را از دنیا ببریم. زمانهای که دیگر اخلاقیات خریداری ندارد.
لرد هنری در این رمان، همان سرمایهداری است. همان رسانهها است. همان اینستاگرام است که به ما میگوید تنها چیزی که ارزش دارد، لذت بردن است. باید زیبا بود و تا میتوانید از زندگی لذت ببرید. و بازیل، همان فروشنده ابزار و لوازم زیبایی است. همان جراح پلاستیک است، همان کسی که با کشیدن پرترهای از ما هرگز اجازه نمیدهد پیرتر شویم. تا بتوانیم باز هم لذت ببریم.
این رمان اگرچه حدود ۱۵۰ سال پیش نوشته شده است اما انگار شرح حال امروز ما است. معمولا در ستایش مدرنیته میگویند که پیش از مدرنیته برای سالها همه چیز یکسان بوده است. اما به نظر میرسد خود مدرنیته هم همینگونه است. مدرنیته نیز چیزی را در زندگی انسان تغییر نداده است و صرفا ابزار جدید برای تفکرات قدیمی ایجاد کرده است.
امروز همه ما یک دوریان گری هستیم که مرید لرد هنری شدهایم. همه ما با دیدن عکس خود آرزو میکنیم که کاش پیر نشویم و بتوانیم زیبایی خود را حفظ کنیم. برای این کار به انواع و اقسام ابزارها دست میزنیم این گونه است که در جامعه افرادی بزک کرده با چهرههای زیبا اما افکار منحط، خطرناک و بدون هیچگونه رحمی میبینیم. این رمان یکبار دیگر ما را با حقیقت این جهان به صورت بیواسطه روبرو میکند.
پینوشت: از روی این کتاب فیلمی هم ساخته شده است که بسیار بد است.